معرفی مترجمان
جوان
گزارش مراسم پایانی هفتمین دورة جایزة ابوالحسن نجفی
مراسم پایانی هفتمین دورة جایزة ابوالحسن
نجفی سهشنبه ۲۴ بهمن در شهر کتاب بهشتی برگزار شد. هیأت داوران جایزة ابوالحسن نجفی از میان ۸ ترجمة
راه یافته به مرحلة نهایی این جایزه (اگر گابریل نبود ترجمة پژمان طهرانیان، الیزابت
فینچ ترجمة محمدرضا ترکتتاری، باغهای تسلّا ترجمة ابوالفضل اللهدادی، باخ برای
بچهها ترجمة طیبه هاشمی، بچههای تانر ترجمة علی عبداللهی، در آمریکا ترجمة نیلوفر
صادقی، قصههای آشوب ترجمة زندهیاد نیما حضرتی، گلبرگ بلند دریا ترجمة سعید متین)
برگردان نیلوفر صادقی از رمان «در آمریکا» نوشة سوزان سانتاگ را که به همت نشر برج
منتشر شده، به عنوان برگزیده معرفی کردند و برگردان ابوالفضل اللهدادی از رمان
«باغهای تسلّا» نوشتة پریسا رضا (ناشر: برج) را شایستة تشویق دانستند. جایزة ویژة هیأت داوران هم به پاس کارنامة
پربرگوبار در عرصة ترجمه، به مهشید میرمعزّی تعلق گرفت.
جایزة «ابوالحسن نجفی» هرساله به منظور
احترام و پاسداشت خدماتی که او به فرهنگ و ادب و ترجمه داشته، به بهترین ترجمة رمان و مجموعه داستان کوتاهی که در یک سال
گذشته منتشر شده، اهدا میشود. داوری این دوره را ضیاء موحد، مهستی بحرینی، عبدالله
کوثری، حسین معصومیهمدانی، موسی اسوار، امید طبیبزاده، ابوالفضل حری، آبتین
گلکار با دبیری علیاصغر محمدخانی بر عهده داشتند.
علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی موسسة شهر
کتاب در مراسم پایانی هفتمین دورة جایزه ابوالحسن نجفی گفت: «ما برای یادبود استاد
ابوالحسن نجفی و اینکه نسل جدید مترجمان با چگونگی کارهای نجفی آشنا شوند و همچنین
معرفی مترجمان برجسته در میان جوانان این جایزه را بنا گذاشتیم. این جایزه بیشتر
به رمان و مجموعه داستان کوتاه اختصاص دارد. فراخوان جایزه در تیرماه اعلام شد و
در بازة زمانی دوماهه مترجمان و ناشران آثار خود را به دبیرخانه ارسال کردند. ۶۰
کتاب به دبیرخانه رسید و هیأت داوران کتابها را به دقت مطالعه و بررسی کردند و و
هشت کتاب به مرحله نهایی رسید.» محمدخانی با بیان اینکه طی سالهای مختلف
نکاتی دربارة وضعیت ترجمه ادبیات جهان در ایران مطرح میشود، گفت: «پیشتر ترجمه
آثار بیشتر از زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی بود اما در طی دو دهة گذشته
ترجمه مستقیم از ادبیات عرب، روسیه و ترکیه و اروپای شرقی گستردهتر شده و آثار جدیدی
منتشر میشود که این امر از نظر کمی و کیفی با قبل قابل مقایسه نیست.» او با اشاره
به اینکه ادبیات جهان از پرخوانندهترین و پرفروشترین کتابها در بازار کتاب ایرانی
است، گفت: متأسفانه نهادهای دولتی به ادبیات جهان کمتوجه هستند. در کتاب سال
کتاب تشویقی و برگزیده در این حوزه نداریم. جایزه و نشان ابوالحسن نجفی توانسته
بخشی از کارهای خوبی را که به قلم مترجمان جوان منتشر میشود، به جامعه معرفی کند.»
چرا مترجم در ایران مهم است؟
امید طبیبزاده، استاد زبان و ادب فارسی و
از داوران جایزه ابوالحسن نجفی نیز در این مراسم در سخنانی با اشاره به شکلگیری
رمان در اروپا، گفت: «رمان در معنای جدید در قرن ۱۶ شکل گرفت و میتوانیم آن را از
ثمرههای درخشان رنسانس بدانیم. نخستین رماننویسان ما جمالزاده، چوبک، علوی،
گلستان و آلاحمد همه زبان فرنگی میدانستند و رمانهایشان را بر گرته رمانهای
فرنگی مینوشتند. گرچه بیش از ۳۰۰ سال فاصله وجود داشت اما شرایط شکلگیری رمان در
زبان فارسی تفاوت چندانی با اروپاییها نداشت؛ قشر متوسط شهرنشینی به وجود میآید
که سواد دارد و سوادش زبان جدید است که نوع ادبی خاص خود را میخواهد. قهرمانان نویسندگان
نسل اول مردم فرودست و متوسط بودند، نویسندگان از زبان آنها استفاده میکردند. این
روند ادامه پیدا کرد و کار به جایی رسید که مردمانی از همین طبقه میخواستند از
زبان خودشان بنویسند. هرگاه صحبت از آلاحمد میشود، استاد موحد میگوید بزرگترین
میراث آلاحمد، نثر او بود. او با زبان خود مردم، مطالبی را که به نظر میآمد قابل
بیان نیست، بیان کرده و موفق میشود.» او با بیان اینکه نویسندگان ما کمکم
برای خواندن آثار غربی، به مترجمان وابسته شدند، گفت: «استاد معصومی همدانی میگوید: مترجمان کاری که در زبان فارسی میکنند،
قابل مقایسه با کار مترجمان غربی نیست. در فرهنگهای اروپایی برخی از مفاهیم وجود
دارد و نیاز نیست مفاهیم را به وجود بیاورند اما هر رمانی که ترجمه میشود مفهومی
را به زبان فارسی میآورد که قبلا نبوده و همین است که شأن کار مترجم را در زبان
فارسی بیشتر میکند، در حدی که نام مترجم هماندازه نام نویسنده میآید در حالی که
در غرب نام مترجم را روی جلد نمیآورند.»
مترجم خوبی که از دست رفت!
آبتین گلکار، مترجم زبان روسی و داور جایزة
ابوالحسن نجفی در ادامه مراسم دربارة نیما حضرتی، مترجم تازه درگذشته که با کتاب
«قصههای آشوب» جوزف کنراد، نامزد این دوره شده بود، گفت: «ما مترجم جوان و با نثر
پختهای را از دست دادیم. اثری که زندهیاد حضرتی از جوزف کنراد انتخاب کرده بود،
متن پیچیدهای دارد و مبتنی بر توصیف و ترجمه توصیف کار مشکلی است زیرا باید منظرهای
را که در مقابل چشمان مترجم است به زبان دیگری ترجمه کند و ترجمه صرف کلمات کارساز
نیست و احتیاج به تغییرات دیگری است که پختگی بیشتری را میطلبد. حضرتی در این
ترجمه نشان داده مجموعه واژگان گستردهای در دست دارد و هر کلمه بیگانه چند معادل
فارسی داشته و از میان آنها انتخاب کرده است. خیلی از جاهای کتاب شاهد این هستیم
که کلمات خیلی فاخر در کنار کلمات عامیانهتر میآید. چیزی که در ظاهر باعث عدم یکدستی
نثر میشود اما اتفاقا در داستان خیلی جالب و یکدست از آب درآمده است. این کار مرا
یاد شعرهای شاملو میاندازد که او هم این کار را میکرد و کلمات بسیار عامیانه را
در کنار کلمات فاخر میگذاشت و قشنگ بود. خیلیها از او تقلید میکردند که قشنگ نمیشد
و در متن دستانداز ایجاد میکرد. در متن حضرتی این اتفاق افتاده و استفاده از
واژههای گوناگون به متن ادبیت میبخشد.»
او با خوانش قسمتهایی از ترجمة نیما حضرتی
گفت: «مترجم تصویری را که نویسنده میخواسته توانسته برای مخاطب ایرانی بیان کند و
به نظرم این موفقیت مترجم است. به خانوادة او و جامعه ادبی تسلیت میگویم که بهزودی
این مترجم را از دست دادیم.»
پلی میان فرهنگها
در ادامه برگزیدگان
جایزه معرفی شدند. سپس مهشید میرمعزی که به دلیل کارنامهاش در حوزة ترجمه در این
مراسم از او تجلیل شد، مترجمان را پلی میان فرهنگهای مختلف خواند و گفت: بار سنگین
و مسئولیت حساسی بر روی دوش مترجمان قرار دارد و آنها باید زبان و معنای اثر را
هنگام ترجمه به زبان دیگری انتقال دهند. استادان فن اتفاق نظر دارند که انتقال
کامل معنا امر محالی است بنابراین انتظاری که میتوان داشت این است که تعادلی میان
زبان نویسنده و معنا ایجاد شود و یکی از دیگری پیشی نگیرد چون مترجم دو تعهد دارد یکی
به نویسنده و دیگری به مخاطب؛ به نویسنده از این رو که متنش به لحاط محتوا و شیوة
نوشتار و آهنگ کلمات و معنا شبیه چیزی باشد که نوشته و به مخاطب متعهد است تا او
بتواند با اثر ارتباط برقرار کند. ادبیات اهداف و رسالتهای زیادی دارد که یکی از
مهمترین اهدافش امیدبخشی است. امید در ادبیات ایران بهخصوص شعر ایران جایگاه خاصی
دارد. امید پیونددهندة گذشته و آینده است. وظیفه ادبیات از این حیث نشان دادن نور
در انتهای دهلیز است.»
که نشان جایزه را برای خود نگه میدارد، گفت مبلغ جایزه را که ۵ میلیون تومان است به تجهیز کتابخانه مدرسه دوران دبیرستانش، دبیرستان انقلاب اسلامی ورزنه اهدا میکند. علیاصغر محمدخانی نیز در پایان گفت: ۵۰ نسخة کتاب هم از طرف شهر کتاب به کتابخانه این مدرسه اهدا میشود.
روزنامه سازندگی
سبد خرید شما خالی است.